-
131
1391,12,30 02:00
گیر کرده ایم توی احتمالٍ دست هات من و خیابان های آخر اسفند..
-
130
1391,12,24 12:54
دلم تنگ میشه واسه کوچه هاش.. تنگ گرماش.. ستاره هاش.. آیفون طبقه سوم که همیشه خراب بود.. اون درخت اناری که با رسول کاشتیمش.. نگهبان پیر مجتمع که همیشه خواب بود.. سینه های برنز زن همسایه روبه رویی.. یا اون کناری که همیشه بوی کریستین دیور می داد.. تنگ سیگارهای یواشکی تو کوچه پشتی.. حتی اون گشت مادرقحبه ای که با لحجه یزدی...
-
129
1391,12,24 12:02
به محالٍ آغوشت..
-
128
1391,12,23 23:29
تو درد را هجی می کردی و صدای قلمت بابا را نان داد و آن مرد اسب سوار را داس..!
-
127
1391,12,20 23:12
که مدت هاست دارم می پوسم مثل تاریخ مثل عشق مثل تو زیر خاک ها..
-
126
1391,12,07 22:48
بر این طناب پاره چنگ مزن..!
-
125
1391,12,04 01:57
به لبخند سیاه و سپیدی که توی متن آن تصویر جاگذاشتی گریه ام می گیرد..
-
124
1391,11,30 12:48
و اینک دست های من.. در رنگ باختگی بی راهه های شرم شکل عزیز غمی که بی نهایت است..
-
123
1391,11,30 12:37
دارم می لرزم آشو.. سردم است سردم می شود بی دست های تو.. دارم خرد می شوم دارم زیر بار این همه ناباوری خرد می شوم اینجا هر روز شبیه روز بعد از مردنت است گیر کرده توی بیست و نه بهمن هشتاد و هشت.. من فراموش نمی کنم من هیچ وقت فراموش نمی کنم که فقط یک نفر بود که می توانست یک نخ سیگار را با دو پک تمام کند یا اینکه نیمه شب...
-
122
1391,11,28 19:23
خدای دائم الخمر غمگینت را هشتاد حد بزن..
-
121
1391,11,28 19:18
دیگر قرار نیست کسی نگران یادی باشد که دارد از خیال بهار می رود..
-
120
1391,11,27 15:58
صدات داره یادم میره..
-
119
1391,11,27 02:20
دیوانه دور می شود وسط هذیان های آبی بدنت..
-
118
1391,11,25 17:01
مباد که رویاهای مانده بر دوشم پرواز کرده باشند..
-
117
1391,11,04 22:28
چون آویزان از قاصدک و توهمی از پرواز داشتن..
-
116
1391,11,02 12:31
سکوت تنها ضجه ای بود که مدحش هرزگی نداشت..
-
115
1391,11,01 19:52
چشمهایش نزدیک میشوند.. کک و مکهای روی صورتش هم.. میگوید.. از روزهای خوبی که خواهند آمد میگوید.. همانها که خودش هم باورشان ندارد.. میدانم در دل دوست دارد این رفتن را.. این نبودن را.. راستش دیگر برای من فرقی نمیکند.. دیگر هیچ چیز هیچ فرقی نمیکند.. برای من.. همین هم زیادی است که روزها را به شب بکشانم و شبها...
-
114
1391,11,01 19:49
صدای پیچش یک تعهد هزار ساله، در یک هرزگی نیم ساعته.. این آخرین صدایی بود که میشنید..
-
113
1391,11,01 19:47
تب دارم لیلی.. درد دارم.. دلم دستهای ظریفت را میخواهد با آن نوار کاستهای کیفیت پایین که آهنگهای بیژن را پخش کند و دو تایی بخندیم به همهی خاکستریهای زندگی.. حالا اینجا تمام سیاهیها جیغ میکشند.. لبخندها را میبلعند..
-
112
1391,11,01 19:32
باید به هولناکی مفاهیم تن داد وقتی که حتی سکوت هم شایعه ی معنای عشق را با خود تکرار می کند..
-
111
1391,11,01 19:29
مثل ما که رهاییم و حالمان خوب است.. لیک تو باور مکن..
-
110
1391,11,01 19:17
کاش هیچ وقت این هوس لعنتی به آدم دست نمیداد که بخواهد از این رنج همیشگی رهایی یابد.. این درد را فقط باید جیغ کشید.. مثل کاغذ سوزان دور توتون..
-
109
1391,11,01 19:16
پشت سرم چند نفر ورق بازی میکردند.. چند پیرمرد زهوار در رفته که دیگر وقت در آمدن پروستاتشان بود، روی یک تکه گوشت که کمی آن طرفتر نشسته بود شرط بندی کرده بودند.. برای یک لحظه دلم خواست جای آن لکاته بودم.. نمیدانم.. دلیل خاصی نداشت.. فقط احساس کردم یک لحظهای میتوانم از این زندگی روتین سگی فارغ شوم..
-
108
1391,11,01 13:03
غروب باشد و سیگار و داریوش رفیعی .. و تو نیامده باشی هنوز..
-
107
1391,11,01 11:56
و من هر بار مسلمان می شوم با دیدن "و ان یکاد" توی گردنت..
-
106
1391,11,01 11:02
تخم سعادت می کاشتیم در دیاری که طبیعت شرمگاهش را نثار درندگی کاکتوس های مصنوعی کرد..
-
105
1391,10,30 22:58
و روزمرگی ماه.. این هم مصیبتی است که بی نهایت دارد..
-
104
1391,01,30 14:43
و من تنهاترین نعش کش زندگیام..