159


 این آخرین کلام است  بدان ای وصف ناپذیرترین من !

 رحم گناهی است علیه شرم . پس مهرورزی را بر تو تمام می کنم و مرگم را بر تو اعلام میدارم . باشد که در جست و جوی نعش من در خون خود بغلتی و به آواره ترین آواره ها چون دیوانگان به دنبال دُم خود سالها به گرد خود گیج زنی..