حالا شاید هم فردا گودویی با ارابه ی زرین شیهه کشان از راه برسد و تنها دغدغه اش چکاندن ماشه در سر من .. و کوفتن معشوقه ی سنگی سزیف بر سرش و جوان مرگ کردنش باشد.. و همه دلالتش هم می تواند زاده ی مقاومت در برابر جهان بیرون باشد و بس..
انگاه ک خسته شدی انگاه ک از پای در امدی مهم نیست باز مقاوت کن باز بجنگ و شکست بخور ...مهم نیست این بار شکست بهتری خواهی خورد... هوس کردم دوباره این کتاب و بخونم...
نوشته بودم حالا شاید لازم باشد هرکس برای مقاوت در برابر جهان بیرون کاری بکند پیش از آنکه قربانی مقاومت دیگران باشد. پیش از آنکه قربانی جهان بیرون باشد و من همواره تنها قربانی مقاوت خویشم، بعدش فکر کردم شاید این نویسنده ی مرده منظور دیگری دارد. بعدترش فکر کردم چرا به تقدیم گل و اینها بسنده نکنم. اصلا همین که آمده ام و زنده ام خودش کلی است.
کاش بیاید
-<@
بهار به شادی
مرسی مهربان..
..گودویی که استراگون را مجنون کرده..
جنون و ذات آدم ها..
اما نمی شود در انتظارش ماند... با شاید!
بدجور غمناکه حباب..
انگاه ک خسته شدی انگاه ک از پای در امدی مهم نیست باز مقاوت کن باز بجنگ و شکست بخور ...مهم نیست این بار شکست بهتری خواهی خورد...
هوس کردم دوباره این کتاب و بخونم...
try again..
fall better
+
مرسی پوریا..
حالا شاید هم نیامد به درک که نیاید
چرا خودمان را دار نزنیم؟..
درود .. گودو آمد و رفت
سال نو مبارک ..بهترینها برای تو.. به امید نیامدم گودوهای نیامدنی
می خاستم مث خودت بنویسم بانو..فکر کردم شاید بانو نباشی!!
ریشش هم سفید بود انگار..
+
عزیز مایی مرزی ;)
نوشته بودم حالا شاید لازم باشد هرکس برای مقاوت در برابر جهان بیرون کاری بکند پیش از آنکه قربانی مقاومت دیگران باشد. پیش از آنکه قربانی جهان بیرون باشد و من همواره تنها قربانی مقاوت خویشم، بعدش فکر کردم شاید این نویسنده ی مرده منظور دیگری دارد. بعدترش فکر کردم چرا به تقدیم گل و اینها بسنده نکنم. اصلا همین که آمده ام و زنده ام خودش کلی است.
آره تو باش..
این خودش خیلیه..
دکمه ی pause این وبلاگ رو زدن انگار :دی
دکمه ی pause نویسنداش رو زده بودن..
هیچی اون بیرون نیس
اون تو هم نیست ; )
من نفهمیدم
بانوی مهربان ما..
خود نویسنده هم نفهمیده والا ; )
+
در انتظار گودو / ساموئل بکت
سلام دوست نازنین
هر کس به حوالی من رسید
دعوت است به یک آسمان باران
چتر هم نیارید
غرق اشک هایم خواهید شد...
تازه
هر کسی را در این جهان سهمی است
تا که در سهم ما سهیم شود؟
سهم ما حیرتی، گلی، شعری...
منتظرما دوست خوبم
: )
این هم بد ویژنی نیست!
آره به گمونم ; )
پ.ن. اینجا را دوست دارم
خوبه اینجایی قطره جان..
: )
گودویی در کار نخواهد بود. ممنون از احسنت و زهی که گفتی!
یحتمل..!
اوووووووف نامجو...
سیر نمیشه آدم از صداش..
آهنگاش..
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همین!
انگار.. ; )
چقدر باید منتظر یه نفر خاص، یه اتفاق خاص باشیم؟!
سیگار بکش جانم!!
قول دادم روزی بیشتر از دو نخ نشه پوریا..